"قلعه حقیقت"

من یک آریایی مسلمانم

"قلعه حقیقت"

من یک آریایی مسلمانم

آریایی بودن، ایرانی بودن، وطن پرستی، هیچ کدام معنی اسلام ستیزی را نمی دهد.

طبقه بندی موضوعی

۲۲ مطلب با موضوع «ایران ستیزی» ثبت شده است


گرچـــه آتش هدیه ی اسکندر یونانی است
هیزم این شعله ی پیشینه سوز، ایرانی است

در تماشاخانـــه ی تاریــــخ تنها کار ما

واقعی ظاهر شدن در نقش یک قربانی است

تازگـــــی هــا لهجـــــه ی بغض مرا فهمیده اند

گرچه این خون گریه ها از دوره ی ساسانی است

کرم ابریشم به فرض از پیله بیرون زد چه سود

در تن پـروانـــــــه تـــا روز ابد زندانی است

دور باشم بی کسم،نزدیک باشم ناکسم!

شاعرم، تقدیر من چون ابر سرگردانی است

آدمی چـــون بـره ای از گوسفندان خداست

پیشه ی پیغمبرانش لاجرم چوپانی است

گیسوانت را کـه روی شانه ها کردی رها

تازه فهمیدم شب یلدا چــــرا طولانی است

هر کتابی را که دیدم زین پس آتش می زنم

آخریـن راه نجـــــات ما فقط نادانی است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۴۸
Matin Delove

سلام دوستان یک مطلب فوق العاده خطرناک رو آماده سرو داریم

هشدار : وب "قلعه حقیقت" کاملا با نوشتار زیر مخالف است کاملا مخالف 

قثط به دلیل زیاد شدن اینگونه مطالب نشر دادمش تا نظرتتون رو بدونم


از حدود یک قرن پیش با وجود ناشناخته بودن شخصی به نام کوروش برای ایرانیان آن دوران، تبلیغات گسترده ای روی کوروش هخامنشی صورت گرفت و با دروغ ها و جعلیات فراوان، کوروش و دیگر شاهان هخامنشی را تا حد پیامبری (و حتی فراتر از آن) بالا بردند و داستان‌ها و افسانه های بسیار از راست و دروغ مخلوط کرده و به خورد جامعه دادند تا به این وسیله کوروش را به عرش رسانده و پس از آن دم رضا شاه و محمدرضا شاه پهلوی را هم به دم این دودمان کهن پیوند بزنند.

این تبلیغات به جایی رسید که ادعای ذوالقرنین بودن کوروش با دلایلی سراسر جعل دروغ توسط ابوالکلام آزاد، وزیر فرهنگ هندوستان مطرح شد و پس از آن علامه طباطبایی، مفسر گرانقدر قرآن و نویسنده تفسیر المیزان نیز با مطالعه مسائلی در رابطه با یکتاپرستی و عدالت کوروش هخامنشی و به دلیل عدم دسترسی به کتب مرجع تاریخی، نظریه ابوالکلام آزاد را به عنوان یک احتمال قوی در رابطه به «کیستی ذوالقرنین» مطرح کردند.

تا کنون نیز موج باستان‌گرایی در ایران با تلاش بیگانگان در حال پیشرفت و حرکت به جلو است و در این میان بزرگ نشان دادن کوروش هخامنشی یکی از حربه های این جریان است که متأسفانه به دلیل عدم پرداختن دقیق و علمی به این موضوع در میان جوانان، تقریباً اکثریت مردم ایران کوروش را به عنوان یک پیامبر الهی (و یا حداقل یک بنده صالح خدا) و اسطوره عشق و عدالت و آزادی و حقوق بشر و نماد ایران می‌پندارند به نحوی که کوچکترین نقد به رفتار کوروش برابر با وطن فروشی قلمداد می شود.

کوروش؛ اسطوره باستانی یا جنایتکار جنگی؟ // آماده انتشار

اینک قصد داریم قسمتی بسیار کوچک از جنایات و وحشی‌گری‌های این شاه هخامنشی را آن گونه که در اسناد تاریخی آمده است، بازگو کنیم.

البته واضح است کوروش نیز مانند اکثر شاهان تاریخ از عنصر تزویر بهره می برده و در کنار خشونت‌های بی حد و حصرش گاهی لطافت‌ها و بخشش‌های بی‌نظیری از خود نشان می داده است که باعث جلب توجه مردم آن روز شده بود و حتی آوازه ی برخی از کارهای او به دیگر کشور ها هم رفته بود،چنانکه اکبر مغول پادشاه هند ضمن کشت و کشتارهای خود در خلال جنگ های گسترش طلبانه اش با اسیران جنگی به مهربانی رفتار می کرد و عدالت میان ادیان و مذاهب هند را رعایت می‌کرد.


۱- مصادره خانه های مردم به نفع سرداران توسط کوروش

گزنفون مورخ یونانی که در کتاب خود،کوروشنامه به تجلیل از شخصیت و اخلاق کوروش هخامنشی پرداخته است(والبته کتاب او به گواهی همه ی استادان تاریخ چندان معتبر نیست)از مصادره خانه‌های مردم توسط کورش  به نفع سردارانی که مجاهدت بیشتری کرده بودند، یاد کرده است.و برخی از ایران شناسان غربی نیز به این موضوع اشاره کرده اند.

برای آگاهی بیشتر از جمله بنگرید به: کورت، آملی، هخامنشیان، ترجمه مرتضی ثاقب‌فر، تهران، ۱۳۷۸، صفحه ۱۱۹ تا ۱۲۲؛

بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۹۲ تا ۱۹۵؛

گزنفون، کورش‌نامه، ترجمه رضا مشایخی، چاپ ششم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶، صفحه ۲۱۶

بریان، پی‌یر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۹۲ تا ۱۹۵؛

گزنفون، کورش‌نامه، ترجمه رضا مشایخی، چاپ ششم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶، صفحه ۲۱۶



۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۰۱
Matin Delove


سخنی درباره‌ی سخت‌گیری‌ها پیرامون برگزاری جشن سده


اگر پی‌گیرِ موضوعات تاریخی و فرهنگی باشید حتماً درباره‌ی سخت‌گیری پیرامون برگزاری جشن سده، که به تازگی اِعمال شد و حتی کار به آنجا کشید که مانع ورود گردشگران به مکان زرتشتیِ برگزاری این جشن‌ها شدند، شنیده‌اید که تا پیش از این مرسوم نبود و حتی مسلمانانِ علاقه‌مند به حضور در چنین برنامه‌ای هم کم‌وبیش می‌توانستند در آن حاضر شوند. این موضوع تا به آنجا پیامد داشت که نماینده‌ی زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی نسبت به کسانی که این جشن را «مورد هجمه قرار داده‌اند» واکنش تندی نشان داد و در همین راستا امام جمعه‌ی اصفهان، محمدتقی رهبر، نیز در سخنانی این تندروی‌های مذهبی را سبب آسیب به کشور دانست.
به‌نظر می‌آید که این رفتار را باید در کنار نوعِ برخوردی که برای جلوگیری از گردهم‌آییِ دوستدارانِ تاریخ و فرهنگ ایران در آرامگاه کورش بزرگ انجام شد و دیگر برخوردهای کوچک و بزرگی که در سالِ جاری در جریان است قرار داد و به این نتیجه رسید که گویی هم‌سویی و توافقی حکومتی برای برخورد با مضامین ملی در نهادهای تصمیم‌گیریِ ارشد نظام صورت گرفته است. در این صورت این پرسش پیش می‌آید که سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتیِ ما بر پایه‌ی چه تحلیلی در شورای عالی امنیت ملی به این حوزه‌ی کاملاً فرهنگی ورود کرده‌اند؟ 
فراموش نکنیم ورود به بحثِ هفتم آبان به اندازه‌ای بود که افزون بر موضوع ممانعت صنفِ بزرگ آژانس‌های تور ــ که در موردی نامه‌ی مقام مربوط در استان اصفهان به رسانه‌ها درز پیدا کرد و سببِ واکنش‌های بسیار در فضای مجازی و اعتراضِ رسمیِ شبکه‌ای از سازمان‌های مردم‌نهادِ این حوزه گردید، و به نظر می‌رسد در موارد دیگر این دستور شفاهی ابلاغ شده باشد ــ این نهادها به فیلم‌سازی نیز روی آوردند و استدلال‌های عموماً گروه‌های قوم‌گرا و ایران‌ستیز را دستمایه‌ی ساختن فیلم‌هایی کوتاه برای پخش در فضای مجازی برای به زیرِ سؤال بردن حقانیت چنین بزرگداشتی کردند… و باز دامنه‌ی کار به آنجا رسید که نه تنها چند برنامه‌ی مجوزدارِ مرتبط در سراسر کشور لغو شد بلکه...


...ادامه مطلب را از دست ندهید...




۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۰۰
Matin Delove


بسیاری از شعرهای مولانا به زبان فارسی در معابر و پارک ها و مسیرهای منتهی به آرامگاه مولانا در بنرهای بزرگی نوشته شده است. برای راهنمایی گردشگران باجه هایی با عنوان «از من بپرس» به زبان مادری مولانا در قونیه ایجاد شده است.

بعد از قریب به چهاردهه برای نخستین بار زبان فارسی در ایام بزرگداشت مولانا در قونیه به رسمیت شناخته شد.

به گزارش «تابناک»؛ روزهای بزرگداشت مولانا در قونیه مدفن این شاعر بزرگ ایرانی چند سالی است که از ۱۵آذر (۵دسامبر) آغاز می شود و تا سالروز وفات حضرت مولانا ادامه دارد. روز ۱۷ دسامبر امسال هفصد و چهل و سومین سالروز درگذشت مولاناست. روز وفات او به روز «عروس» معروف است. در این روز برنامه های ویژه ای تدارک دیده می شود و غلاقه مندان از سراسر جهان به ترکیه می آیند. بیش از سه هزار ایرانی هم از سراسر جهان به ترکیه می آیند.

قریب به ۴۰سال اخیر نه تنها هیچ حرف و سخنی از زبان فارسی نبود بلکه در مقاطعی ما شاهد فارسی ستیزی هم در ایام بزرگداشت مولانا بودیم. عمدتا ترجمه شعرهای مولانا به زبان ترکی و انگلیسی ارائه میشد.

فروزنده اربابی، تنها عضو ایرانی بنیاد جهانی مولانا با اشاره به این فضا به «تابناک» گفت: در این ۳۸ سالی که در مراسم بزرگداشت مولانا حضور پیدا کردم 

مسئولان فرهنگی،سفارت و کنسول فرهنگی کشورمان یا در ترکیه حضور نداشتند یا حضور کم رنگی داشتند. حتی در مقطعی در دیدار غلامعلی حداد عادل 

ازبی برنامگی و توجه نکردن بخش فرهنگی سفارت ایران در ترکیه تعجب کرد. اما پس از سال ها اعتراض اکنون شاهد تغییر رویکرد مسئولین برگزاری مراسم 

مولانا هستیم.

اریابی ادامه داد: بسیاری از شعرهای مولانا به زبان فارسی در معابر و پارک ها و مسیرهای منتهی به آرامگاه مولانا در بنرهای بزرگی نوشته شده است. 

برای راهنمایی گردشگران باجه هایی با عنوان «از من بپرس» به زبان مادری مولانا در قونیه ایجاد شده است.

او با اشاره به فرصت های تازه در این عرصه گفت: در این فضایی که پیش آمده و زبان فارسی نیز در کنار زبان انگلیسی و ترکی مهم شمرده شده و همکاری 

لازم از سوی ترکیه ایجاد شده ما نیز باید به فکر داشتن فضایی در آن محل برای تعامل فرهنگی موثرتر، معرفی بهتر فرهنگ و تصوف و عرفان ایرانی و زبان 

فارسی و همچنین روایت خودمان را از زندگی و شخصیت مولانا به جهانیان عرضه کنیم.

این عضو بنیاد جهانی مولانا تاکید کرد: از طرفی با دعوت از شاعران و مولوی شناسان ایرانی به قونیه در ایام برگزاری مراسم برنامه های ویژه ای را برای 

ایرانیان حاضر در جشن عروس داشته باشیم. اتفاقی که تاکنون رخ نداده است.


....عکس های مراسم در ادامه مطلب....




۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۲۲
Matin Delove


....تا ابد نمی توان دروغ گفت

...حتی...

به زود باور ترین آدم ها....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۵ ، ۲۱:۰۸
Matin Delove


وقتی دیدید 

سایه آدم های کوچک 

دارد بزرگ میشود ،

بدانید که آفتاب سرزمینتان 

در حال غروب کردن است

......

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۵ ، ۱۵:۲۵
Matin Delove


?????.... ماذا فازا ....؟؟؟؟؟


ستاد احیا ...!!!

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۵ ، ۱۵:۴۵
Matin Delove

البته این تبلیغات و خلاقیت ها بهتر از تذکر ها و اجبار های تعصبانه است

از حق نگذریم.....



اینهمه خلاقیت و و پول رو کاشکی میزدم به یکی از درد های اجتماعمون....



مقایسه بانوان با شکلات



دیدن دیگه امیدی به خانوما نیست رفتن رو مخ آقایون



...میدونم بعضی هاتون از این پست ناراحت میشین منتظر نظرات با منطق و به دور از احساس شما هستم

تا من هم دلایلم رو برای این پست بازگو کنم...


۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۵ ، ۱۵:۱۲
Matin Delove

  این قضیه برای سال 90 هستش اما منتشر کردم تا اگر مطلع نبودید آگاه شوید....


مجسمه آریوبرزن به پارک یا موزه منتقل می‌شود.

به گزارش انتخاب، ابراهیم عبدالی، رییس شورای شهر یاسوج، در گفت‌وگو با «تاریخ ایرانی»، با اعلام این خبر، تصمیم‌گیری درباره مجسمه آریوبرزن را تابع رای و نظر شورای تامین استان کهگیلویه و بویراحمد عنوان کرد و اظهار داشت: «به دستور سپاه پاسداران این مجسمه باید از میدان شهر حذف شود اما شورای شهر سعی دارد با توجه به مسائل قانونی و البته نظر مردم فکری برای این مجسمه بکند.»

عبدالی معتقد است: «این مجسمه برای شهر یاسوج به مساله‌ای امنیتی تبدیل شده است و به هیچ وجه تخریب نمی‌شود، به همین دلیل شورای شهر و شهردار یاسوج با همکاری دادستانی و شورای تامین استان تصمیم به جابجایی این مجسمه گرفته‌اند.»

او تاکید کرد: «انتقال این مجسمه به پارک یا موزه می‌تواند راه حلی مناسب برای جلب نظر مردم و قانون باشد.»

مجسمه آریوبرزن پنج ماه پیش توسط شهرداری یاسوج و بدون اخذ مصوبه شورای شهر در میدانی با همین نام که سه سال پیش نامگذاری شده بود، نصب شد. اما فرمانده سپاه فتح کهگیلویه و بویراحمد، روز دوم تیر از وضعیت قرارگرفتن این مجسمه انتقاد کرد و گفت: «امروز دم اسب آریوبرزن را مشرف بر تمثال مبارک شهیدان کرده‌اند که ضروری است دادستان کهگیلویه و بویراحمد دستور تخریب آن را بدهد.»

اعضای شورای شهر یاسوج مخالف جابجایی یا حذف مجسمه آریوبرزن هستند، اما دادستان یاسوج معتقد است که این مجسمه باید به مکان دیگری منتقل شود. انتقال این مجسمه به موزه و یا یکی از پارک‌های شهر یاسوج پیشنهاد دادستان این شهر بود. به گفته سیدمحمد موسوی‌پور، دادستان یاسوج، قرار بود میدان کنونی که مجسمه آریوبرزن در آن نصب شده، به نام میدان سوم خرداد و آزاد‌سازی خرمشهر نامگذاری شود اما نصب این مجسمه موجب بروز برخی اختلافات و اظهارنظر‌ها شده است. وی افزود:« سپاه و نیروهای ارزشی گفتند سزاوار است که به جای تندیس آریوبرزن که نماد عصر اشکانیان (آقایون نمی دونن که ای سردار ایرانی برای دوره هخامنشیان هستش مربوط به زمان حمله اسکندر مقدونی به ایران که چه رشادت هایی کرد این سردار ایرانی ،،، اما حیف ....) است از نمادهای اسلامی و ارزشی استفاده شود. البته درخواست سپاه مبنی بر برداشتن این مجسمه بوده، نه تخریب آن.»



وقتی با دست خودمان تاریخ و عظمت گذشته امان را میکوبیم ! از بیگانه چه توقعی میتوان داشت ؟!
بسیاری از کشورها از هیچ برای خود همه چیز میسازند و ما همه چیز را هیچ میکنیم !
به خدا میتوان هم دین را داشت و هم ملیت را انکار و نفی هر کدام باعث دلسردی و شکست میگردد! ازما گفتن !!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۲۵
Matin Delove

مسئله آتش گرفتن پاسارگاد مربوط به 19 خرداد 95 می باشد.

واقعا خیلی ممنون از اطلاع رسانی مسئولین و اصحاب رسانه که حق مطلب را به بهترین وجه ادا کردند....!!!!!!!!!!!!

آتش سوزی در حریم پاسارگاد

خواستم خفتگان را بیدار کنم اما….
اینجا همه چیز سوخته است….
درخت ها ,لاک پشت ها …
خواستم بیدارت کنم مرد افسانه ای ایران اما با خود گفتم بیدار کردنت فقط سینه ات را مالامال درد می کند….
پدر اینجا اشک چشمان مردمان سرزمینت بر اتش می ریخت تا شاید از شعله هایش بکاهد….
انان که امدند سنگ تمام گذاشتند…
اری انان حتی برای درخت ها نیز سنگ تمام گذاشتند ….
در قلب و سینه هایشان درخت ها را خاک کردند و سوگواری ها کردند
مگر ندیدی چه مراسم سوزناکی برگزار شد ….صدای اواز کبک ها و صدای فریاد لاک پشت ها و درخت ها همه با هم یکی شده بود…
حتی صدای هق هق خاطرات کودکیمان….
مرثیه خوان هم بغض های خفه شده در گلو ها بود…
فقط اشک چشمان جوانان و پا به سن گذاشته ها بود که اتش را خاموش می کرد….
تمام شد …سکوت می کنم به احترام تنگ دل سوخته ی بلاغی…
صدایی نمی اید …فقط هر از گاهی صدای هق هق سکوت مرگبار حاکم بر فضا را می شکند…..
انگار خاطرات هم می دانند دیگر هیچگاه تکرار نخواهند شد…
بلاغی دیگر نفس نمی کشد …

آتش سوزی در منطقه پاسارگاد

602457_854

هرگز نخواب کورش ای مهر آریایی
بی تو وطن نیز نام و نشان ندارد

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۰۸
Matin Delove