"قلعه حقیقت"

من یک آریایی مسلمانم

"قلعه حقیقت"

من یک آریایی مسلمانم

آریایی بودن، ایرانی بودن، وطن پرستی، هیچ کدام معنی اسلام ستیزی را نمی دهد.

طبقه بندی موضوعی

حمله عمر به ایران بزرگ

سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۲۹ ق.ظ

درود بر دوستان گرامی

میخوام در چهارچوب قوانین تاریخی و منطقی رو راه بندازیم ، دررابطه با تصویر زیر و حمله اعراب به ایرانیان لطفا تبادل نظر کنید و بحث کنیم.


[تصویر: 8dya9zy6vgztg4bwi5zl.jpg]

بخشی از نوشته های کتاب معتبر استاد زرین کوب رو برای شما قرار میدم:

اعراب (تازیان) با ایران و ایرانی چه کردند ؟؟؟
--
در سال ۶۳۶ میلادی اعراب مسلمان... به ایران حمله کردند.
-
متاسفانه عده ای نیز بر این گمان هستند که ایرانیان با آغوش باز به استقبال اعراب شتافتند!!! به همین دلیل بر آن شدم که به بخشی از آن اشاره کنم .

--
عبدالحسین زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت می نویسد: فاتحان، گریختکان را پی گرفتند؛ کشتار بیشمار و تاراج گیری باندازه ای بود که تنها سیصد هزار زن و دختر به بند کشیده شدند.شست هزار تن از آنان به همراه نهصد بار شتری زر و سیم بابت خمس به دارالخلافه فرستاده شدند و در بازارهای برده فروشی اسلامی به فروش رسیدند ؛ با زنان در بند به نوبت همخوابه شدند و فرزندان پدر ناشناخته ی بسیار بر جای نهادند
----
پس از تسلط اعراب 
در حمله به سیستان؛ مردم مقاومت بسیار و اعراب مسلمان خشونت بسیار کردند بطوریکه ربیع ابن زیاد ( سردار عرب ) برای ارعاب مردم و کاستن از شور مقاومت آنان دستور داد تا صدری بساختند از آن کشتگان ( یعنی اجساد کشته شدگان جنگ را روی هم انباشتند ) و هم از آن کشتگان تکیه گاهها ساختند؛ و ربیع ابن زیاد بر شد و بر آن نشست و قرار شد که هر سال از سیستان هزار هزار ( یک میلیون ) درهم به امیر المومنین (یعنی عمر ملعون) دهند با هزار غلام بچه و کنیز. ( کتاب تاریخ سیستان صفحه۳۷، ۸۰ - کتاب تاریخ کامل جلد1 صفحه ۳۰۷)

در حمله اعراب به ری مردم شهر پایداری و مقاومت بسیار کردند ؛ بطوریکه مغیره ( سردار عرب ) در این جنگ چشمش را از دست داد . مردم جنگیدند و پایمردی کردند... و چندان از آنها کشته شدند که کشتگان را با نی شماره کردند و غنیمتی که خدا از ری نصیب مسلمانان کرد همانند غنائم مدائن بود .( کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه ۱۹۷۵)


در حمله به شاپور نیز مردم پایداری و مقاومت بسیار کردند بگونه ای که عبیدا ( سردار عرب ) بسختی مجروح شد آنچنانکه بهنگام مرگ وصیت کرد تا به خونخواهی او؛ مردم شاپور را قتل عام کنند؛ سپاهیان عرب نیز چنان کردند و بسیاری از مردم شهر را بکشتند. (کتاب فارسنامه ابن بلخی؛ صفحه 116 -کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه 2011)

در حمله به الیس؛ جنگی سخت بین سپاهیان عرب و ایران در کنار رودی که بسبب همین جنگ بعد ها به « رود خون » معروف گردید در گرفت. در برابر مقاومت و پایداری سرسختانه ی ایرانیان؛ خالد ابن ولید نذر کرد که اگر بر ایرانیان پیروز گردید « چندان از آنها بکشم که خون هاشان را در رودشان روان کنم » و چون پارسیان مغلوب شدند؛ بدستور خالد « گروه گروه از آنها را که به اسارت گرفته بودند؛ می آوردند و در رود گردن می زدند » مغیره گوید که « بر رود؛ آسیاب ها بود و سه روز پیاپی با آب خون آلود؛ قوت سپاه را که هیجده هزار کس یا بیشتر بودند؛ آرد کردند ... کشتگان ( پارسیان ) در الیس هفتاد هزار تن بود.( کتاب تاریخ طبری؛ جلد چهارم؛ صفحه ۱۴۹۱- کتاب تاریخ ده هزار ساله ایران؛ جلد دوم برگ 123) 

در شوشتر؛ مردم وقتی از تهاجم قریب الوقوع اعراب با خبر شدند ؛ خارهای سه پهلوی آهنین بسیار ساختند و در صحرا پاشیدند. چون قشون اسلام به آن حوالی رسیدند ؛ خارها به دست و پای ایشان بنشست ؛ و مدتی در آنجا توقف کردند. پس از تصرف شوشتر ؛ لشکر اعراب در شهر به قتل و غارت پرداختند و آنانی را که از پذیرفتن اسلام خود داری کرده بودند گردن زدند. (کتاب الفتوح صفحه ۲۲۳ – کتاب تذکره شوشتر؛ صفحه۱۶ )


در چالوس رویان؛ عبدالله ابن حازم مامور خلیفه ی اسلام به بهانه (دادرسی ) و رسیدگی به شکایات مردم؛ دستور داد تا آنان را در مکان های متعددی جمع کردند و سپس مردم را یک یک به حضور طلبیدند و مخفیانه گردن زدند بطوریکه در پایان آنروز هیچ کس زنده نماند ... و دیه ی چالوس را آنچنان خراب کردند که تا سالها آباد نشد و املاک مردم را بزور می بردند. (کتاب تاریخ طبرستان صفحه ۱۸۳ - کتاب تاریخ رویان؛ صفحه ۶۹ )

در حمله به سرخس؛ اعراب مسلمان «همه ی مردم شهر را بجز یک صد نفر ؛ کشتند . (کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم؛ صفحه 208و 303)

در حمله به نیشابور؛ مردم امان خواستند که موافقت شد؛ اما مسلمانان چون از اهل شهر کینه داشتند؛ به قتل و غارت مردم پرداختند؛ بطوریکه « آنروز از وقت صبح تا نماز شام می کشتند و غارت می کردند. (کتاب الفتوح؛ صفحه 282

در حمله ی اعراب به گرگان؛ مردم با سپاهیان اسلام به سختی جنگیدند؛ بطوریکه سردار عرب ( سعید بن عاص ) از وحشت؛ نماز خوف خواند . پس از مدتها پایداری و مقاومت؛ سرانجام مردم گرگان امان خواستند و سعید ابن عاص به آنان « امان » داد و سوگند خورد « یک تن از مردم شهر را نخواهد کشت » مردم گرگان تسلیم شدند؛ اما سعید ابن عاص همه ی مردم را بقتل رسانید؛ بجز یک تن؛ و در توجیه پیمان شکنی خود گفت: « من قسم خورده بودم که یک تن از مردم شهر را نکشم! .. تعداد سپاهیان عرب در حمله به گرگان هشتاد هزار تن بود. (کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ۲۱۱۶ - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم ؛ صفحه ۱۷۸ )

پس از فتح" استخر" (سالهای 28-30 هجری) مردم آنجا سر به شورش برداشتند و حاکم عرب آنجا را کشتند. اعراب مسلمان مجبور شدند برای بار دوم" استخر" را محاصره کنند.مقاومت و پایداری ایرانیان آنچنان بود که فاتح "استخر" (عبدالله بن عامر) را سخت نگران و خشمگین کرد بطوریکه سوگند خورد که چندان بکشد از مردم " استخر" که خون براند. پس خون همگان مباح گردانید و چندان کشتند خون نمی رفت تا آب گرم به خون ریختندپس برفت و عده کشته شدگان که نام بردار بودند "چهل هزار کشته " بودند بیرون از مجهولان.(کتاب فارسنامه ابن بلخی صفحه 135-- کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه 163)


رامهرمز نیز پس از جنگی سخت به تصرف سپاهیان اسلام در آمد و فاتحان عرب؛ بسیاری از مردم را کشتند و زنان و کودکان فراوانی را برده ساختند و مال و متاع هنگفتی بچنگ آوردند.(کتاب الفتوح؛ صفحه 215) 


مردم کرمان نیز سالها در برابر اعراب مقاومت کردند تا سرانجام در زمان عثمان؛ حاکم کرمان با پرداخت دو میلیون درهم و دو هزار غلام بچه و کنیز؛ بعنوان خراج سالانه؛ با اعراب مهاجم صلح کردند.(کتاب تاریخ یعقوبی صفحه 62 -کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه 2116, 2118 - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه 178,179


جنایات اعراب تنها به این شهرها ختم نشده است و اینها تنها گوشه#ای از تاراج میهنمان به دست تازیان بود و آشکارا مقاومت ایرانیان در برابر آنان را ثابت می#کند.


در جنگ جلولا غنیمت بسیار به چنگ افتاد چندان غنیمت که پیش از این نیافته بودند و زنان و دختران بسیار به اسارت گرفتند چندان که عمر را از کثرت اسیران زن نگرانی در دل پدید آمد دینوری مینویسد که عمر مکرر می گفت از فرزندان این زنانی که در جلولا اسیر شده اند به خدا پناه میبرم.کشتگان جلولا را بالغ بر صد هزار نفر نوشته اند.
در کتاب دو قرن سکوت ص 71 و 72 به نقل از اخبار الطویل ص 123


در باب حضور امامان معصوم در این جنگ ها :


متاسفانه در تاریخ طبری آمده است که امام حسن و امام حسین در یک سری فتوحات مثل فتح گرگان (که اتفاقا با خونریزی بسیار زیاد هم همراه بوده) شرکت داشتن.


اما بقیه مورخ ها گفتن بعد از فوت پیغمبر (ص) حضرت علی و پسران بزرگوارش در هیچ کدام از فتوحات شرکت نداشتند.

که این قول سندیت بیشتری داره.....


در مورد حضرت علی و جنگ ایران هم باید گفت که خود حضرت شرکت نداشتند و فقط در مورد آخرین جنگ اعراب با ایران (یعنی جنگ نهاوند) عمر را مشاوره جنگی میدهد.

نتیجه اش هم این میشه که اعراب جنگ را با تلفات کمتری می برند.



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۰۲
Matin Delove

نظرات  (۵)

Keep these aretilcs coming as they've opened many new doors for me.
سلام آریایی .
پاسخ:
درود بر شما
۰۲ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۰۲ سید حسین سادات رضوی
سلام.وب خوبی داری به وب منم سر بزن.
۰۲ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۵۹ دردنوشته های جوانی ام
بخوانید لطفا:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/4924.html

http://muslimquest.blogfa.com/post/24

http://www.x-shobhe.com/shobhe/5375.html



پاسخ:
لطفا فکر نکنید من کافرم و شما مسلملن که اون سایتای افراطی رو به من معرفی می کنین....
من از دوره 15 سالگی به طور جدی وارد خواندن مباحث تاریخی اونم از دیدگاه های متفاوت مورخین شدم
منم مسلمونم منم شیعه هستم منم رو دینم رو مذهبم حساسم
منم حضرت علی و امام حسین و امام رضا رو دوست دارم
اما یه سری از مطالب هست شاید ناخوشایند ولی باید قبولش کرد
تو پستم صراحتا گفتم ائمه نقشی در حمله به ایران نداشتن و عمر خلیفه و سعد وقاص فرماندهان جنگ بودنند و حضرت علی فقط مشاوره داد اونم فقط یک مورد 
اما تو حمله اعراب و عمر به ایران جنایت های وحشتناکی صورت گرفت که واقعی اند
من خودم مهم ترین کتاب در این زمینه یعنی دو قرن سکوت زرین کوب رو خوندم
زرین کوب لیست جنایت های اعراب رو تو این کتاب لیست کرده قرار نیست که چون ما مسلمونیم پس کار همه مسلمونا درسته مثل اعرابی که وقتی ثروت ایران دختران ایران  رو دیدن لگام پاره کردن و شروع کردن به غارت و تجاوز و قتل عام


این یکی رو خودم الان از کتاب دو قرن سکوت براتون نوشتم :

در جنگ جلولا غنیمت بسیار به چنگ افتاد چندان غنیمت که پیش از این نیافته بودند و زنان و دختران بسیار به اسارت گرفتند چندان که عمر را از کثرت اسیران زن نگرانی در دل پدید آمد دینوری مینویسد که عمر مکرر می گفت از فرزندان این زنانی که در جلولا اسیر شده اند به خدا پناه میبرم.کشتگان جلولا را بالغ بر صد هزار نفر نوشته اند.
در کتاب دو قرن سکوت ص 71 و 72 به نقل از اخبار الطویل ص 123


همه مطالب ؛ تولیدی اینجانب است و زحمت تایپ و بازخوانی و ویراستاری را هم افزودن باید! مرد بودن باید کپی نکردن! ایـنـ...مـنـ و ایـنـ...دردا
۰۲ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۳۶ دردنوشته های جوانی ام
خب در انتها چرا هیچ نتیجه ای نبود!؟!
مثل فیلم های اصغر فرهادی پایانش بازه!
جناب خلیفه دوم برای حمله به ایران از معصوم علیه السلام
اجازه جهاد ابتدایی نداشته است!

از طرفی نباید فراموش کرد، هرگز این حمله و آنچه شما از نظر گذراندی را نباید به پای اسلام نوشت!

پاسخ:
منم پای اسلام و امامان نگذاشتمش
فقط خواستم بدونید چه اتفاق هایی!!! افتاده تا ما مسلمان بشیم
با یه سرچ ساده میشه چیزهایی رو فهمید که نمیشه تو وبلاگ نشرش بدی......

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">