"قلعه حقیقت"

من یک آریایی مسلمانم

"قلعه حقیقت"

من یک آریایی مسلمانم

آریایی بودن، ایرانی بودن، وطن پرستی، هیچ کدام معنی اسلام ستیزی را نمی دهد.

طبقه بندی موضوعی

۵۲ مطلب با موضوع «بزرگان» ثبت شده است

سلام بر همه دوستان ممکنه بعضی ها با خوندن این مقاله و مطلب قبلی براشون یکم تناقض در مطلب گذاری این سایت پیش بیاد.

و این همون چیزی که من میخوام در مورد همه افراد تاریخ ، از امامان و پیغمبر بگیر تا هیتلر و شاهان ایرانی ، در اینترنت هم مطالبی 

هست که تائیدشون میکنه هم مطالبی هست که اونها را می کوبونه.

پس در این وبلاگ یه بحث آزاد میزاریم که چرا اینگونه است.......؟؟؟؟؟


هیتلر(رایش سوم)

هیتلر(رایش سوم)

گاهی اوقات که مسائل تاریخی رو بررسی میکنم و تضاد ها را میبینم واقعا افسوس می خورم که در تاریخ چه جعل هایی میشود و چگونه یک واقعه با تغیر سیصدوشصد درجه ای جلوه داده می شود و به عنوان یک محقیق تاریخی همیشه بر این اصل معتقدم که تاریخ توسط فاتحان نوشته می شود مگر اینکه توسط مردمان سینه به سینه نقل شود

چرا کشور های آمریکا و انگلیس و دیگر جبهه های متفقین هنوز بعد گذشت زمان دست از سر هیتلر و نازی بر نداشته و با قدرت در حال کوباندن آنها هستند؟ از چه می ترسند ؟ آیا  از واقیعیت می ترسند؟

این بار در "قلعه حقیقت" سعی بر این داریم که این سوال را مورد بررسی قرار دهیم

هیتلر جنایتکار یا میهن دوست ؟

هیتلر در خوانواده پولدار و سرمایه دار به دنیا نیامد او در یک خوانواده معمولی و فقیر به دنیا آمد پدر او آلویس هیتلر ( ۱۸۳۷ – ۱۹۰۳)، یک کارمند پائین رتبه گمرک بود.

مادر هیتلر، کلارا هیتلر (زادهٔ پولزل)، دومین دختر عموی آلویس بود. او شش بچه به دنیا آورد. تنها آدولف، که دومین فرزندش بود، و خواهر کوچکش پاولا در کودکی زنده ماندند.

(اینجا جای این جمله است : سرنوشت مسیر شگفت آوری را طی میکند)


....ادامه مطلب را از دست ندهید....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۵ ، ۰۲:۳۶
Matin Delove

سیمرغ

یکی از معروفترین موجودات افسانه ای در اساطیر ایران سیمرغ است که 《 شاه پرندگان 》 نامیده می شود .

سیمرغ از موجودات افسانه ایست که در سراسر شاهنامه به عنوان دوست و حامی رستم و خواندانش است .
در ارتفاعات رشته کوه البرز جای دارد و زال پدر رستم را در دامان خود پرورش داد .

از معروفترین داستان های سیمرغ در منطق الطیر عطار نیشابوری آمده

از معروفترین داستان های سیمرغ در منطق الطیر عطار نیشابوری آمده

نقش سیمرغ در جنگ رستم و اسفندیار
در این جنگ ، رستم که به شدت مجروح شده و نمی داند آیا در مقابل اسفندیار تاب می آورد یا نه، از پدر خود درخواست کمک می کند.
زال پر سیمرغ را آتش زده و سیمرغ ظاهر می شود .
سیمرغ پس از صحبتهایی در ستایش تبار یزدانی اسفندیار، هشت تیر از بدن رستم بیرون می آورد و پر خود را بر زخم های او می مالد.
سیمرغ با اینکه مخالف جنگ با اسفندیار است اما راز چیرگی بر او را به رستم می گوید.
راز غلبه بر اسفندیار روئین تن زدن تیری بر چشم اوست !!!چرا که اسفندیار به هنگام غوطه ور شدن در آب مقدس چشمان خود را بسته بوده و از ناحیه ی چشم روئین تن نشده بوده است.

یکی کوه بد نامش البرز کوه به خورشید نزدیک و دور از گروه  بدان جای سیمرغ را لانه بود که آن خانه از خلق بیگانه بود

یکی کوه بد نامش البرز کوه
به خورشید نزدیک و دور از گروه
بدان جای سیمرغ را لانه بود
که آن خانه از خلق بیگانه بود

۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۰۶
Matin Delove



۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۰۷
Matin Delove



امام علی در قلب همه شیعیان منزل دارد


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۱۹
Matin Delove





یه مطلبی هست که خواستم بدونید 

متاسفانه نظرات و واکنش ها بعد از مطالب امروز کمی شدید و دور از انتظار بود

همه ی ما ایرانی و مسلمان هستیم

ایرانی بودنمان دلیل نمی شود که اسلام را رها کنیم

و

مسلمان بودنمان دلیل نمی شود تاریخ مملکت خود را فراموش کنیم

من در این تارنگار هم از تاریخ ایران مطلب گذاشتم هم از اسلام

می دونم ما هم رو دینمون تعصب داریم هم روی کشورمون 

اما من هیچ توهینی به این دو مقدس نکردم

فقط ممکنه بعضی از مطالب مثل پست های جلوتر که هم تاریخ ایران رو درگیر میکنه

هم تاریخ اسلام رو کمی شبهه برانگیز باشه 

با وجود همه اینها من فقط اطلاع رسانی کردم 

و 

قصدی برای تخریب هیچ کدام ندارم.


و من الله توفیق 

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۵ ، ۱۷:۴۰
Matin Delove

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۵ ، ۱۷:۲۹
Matin Delove

درود بر دوستان گرامی

میخوام در چهارچوب قوانین تاریخی و منطقی رو راه بندازیم ، دررابطه با تصویر زیر و حمله اعراب به ایرانیان لطفا تبادل نظر کنید و بحث کنیم.


[تصویر: 8dya9zy6vgztg4bwi5zl.jpg]

بخشی از نوشته های کتاب معتبر استاد زرین کوب رو برای شما قرار میدم:

اعراب (تازیان) با ایران و ایرانی چه کردند ؟؟؟
--
در سال ۶۳۶ میلادی اعراب مسلمان... به ایران حمله کردند.
-
متاسفانه عده ای نیز بر این گمان هستند که ایرانیان با آغوش باز به استقبال اعراب شتافتند!!! به همین دلیل بر آن شدم که به بخشی از آن اشاره کنم .

--
عبدالحسین زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت می نویسد: فاتحان، گریختکان را پی گرفتند؛ کشتار بیشمار و تاراج گیری باندازه ای بود که تنها سیصد هزار زن و دختر به بند کشیده شدند.شست هزار تن از آنان به همراه نهصد بار شتری زر و سیم بابت خمس به دارالخلافه فرستاده شدند و در بازارهای برده فروشی اسلامی به فروش رسیدند ؛ با زنان در بند به نوبت همخوابه شدند و فرزندان پدر ناشناخته ی بسیار بر جای نهادند
----
پس از تسلط اعراب 
در حمله به سیستان؛ مردم مقاومت بسیار و اعراب مسلمان خشونت بسیار کردند بطوریکه ربیع ابن زیاد ( سردار عرب ) برای ارعاب مردم و کاستن از شور مقاومت آنان دستور داد تا صدری بساختند از آن کشتگان ( یعنی اجساد کشته شدگان جنگ را روی هم انباشتند ) و هم از آن کشتگان تکیه گاهها ساختند؛ و ربیع ابن زیاد بر شد و بر آن نشست و قرار شد که هر سال از سیستان هزار هزار ( یک میلیون ) درهم به امیر المومنین (یعنی عمر ملعون) دهند با هزار غلام بچه و کنیز. ( کتاب تاریخ سیستان صفحه۳۷، ۸۰ - کتاب تاریخ کامل جلد1 صفحه ۳۰۷)

در حمله اعراب به ری مردم شهر پایداری و مقاومت بسیار کردند ؛ بطوریکه مغیره ( سردار عرب ) در این جنگ چشمش را از دست داد . مردم جنگیدند و پایمردی کردند... و چندان از آنها کشته شدند که کشتگان را با نی شماره کردند و غنیمتی که خدا از ری نصیب مسلمانان کرد همانند غنائم مدائن بود .( کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه ۱۹۷۵)


در حمله به شاپور نیز مردم پایداری و مقاومت بسیار کردند بگونه ای که عبیدا ( سردار عرب ) بسختی مجروح شد آنچنانکه بهنگام مرگ وصیت کرد تا به خونخواهی او؛ مردم شاپور را قتل عام کنند؛ سپاهیان عرب نیز چنان کردند و بسیاری از مردم شهر را بکشتند. (کتاب فارسنامه ابن بلخی؛ صفحه 116 -کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه 2011)

در حمله به الیس؛ جنگی سخت بین سپاهیان عرب و ایران در کنار رودی که بسبب همین جنگ بعد ها به « رود خون » معروف گردید در گرفت. در برابر مقاومت و پایداری سرسختانه ی ایرانیان؛ خالد ابن ولید نذر کرد که اگر بر ایرانیان پیروز گردید « چندان از آنها بکشم که خون هاشان را در رودشان روان کنم » و چون پارسیان مغلوب شدند؛ بدستور خالد « گروه گروه از آنها را که به اسارت گرفته بودند؛ می آوردند و در رود گردن می زدند » مغیره گوید که « بر رود؛ آسیاب ها بود و سه روز پیاپی با آب خون آلود؛ قوت سپاه را که هیجده هزار کس یا بیشتر بودند؛ آرد کردند ... کشتگان ( پارسیان ) در الیس هفتاد هزار تن بود.( کتاب تاریخ طبری؛ جلد چهارم؛ صفحه ۱۴۹۱- کتاب تاریخ ده هزار ساله ایران؛ جلد دوم برگ 123) 

در شوشتر؛ مردم وقتی از تهاجم قریب الوقوع اعراب با خبر شدند ؛ خارهای سه پهلوی آهنین بسیار ساختند و در صحرا پاشیدند. چون قشون اسلام به آن حوالی رسیدند ؛ خارها به دست و پای ایشان بنشست ؛ و مدتی در آنجا توقف کردند. پس از تصرف شوشتر ؛ لشکر اعراب در شهر به قتل و غارت پرداختند و آنانی را که از پذیرفتن اسلام خود داری کرده بودند گردن زدند. (کتاب الفتوح صفحه ۲۲۳ – کتاب تذکره شوشتر؛ صفحه۱۶ )


در چالوس رویان؛ عبدالله ابن حازم مامور خلیفه ی اسلام به بهانه (دادرسی ) و رسیدگی به شکایات مردم؛ دستور داد تا آنان را در مکان های متعددی جمع کردند و سپس مردم را یک یک به حضور طلبیدند و مخفیانه گردن زدند بطوریکه در پایان آنروز هیچ کس زنده نماند ... و دیه ی چالوس را آنچنان خراب کردند که تا سالها آباد نشد و املاک مردم را بزور می بردند. (کتاب تاریخ طبرستان صفحه ۱۸۳ - کتاب تاریخ رویان؛ صفحه ۶۹ )

در حمله به سرخس؛ اعراب مسلمان «همه ی مردم شهر را بجز یک صد نفر ؛ کشتند . (کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم؛ صفحه 208و 303)

در حمله به نیشابور؛ مردم امان خواستند که موافقت شد؛ اما مسلمانان چون از اهل شهر کینه داشتند؛ به قتل و غارت مردم پرداختند؛ بطوریکه « آنروز از وقت صبح تا نماز شام می کشتند و غارت می کردند. (کتاب الفتوح؛ صفحه 282

در حمله ی اعراب به گرگان؛ مردم با سپاهیان اسلام به سختی جنگیدند؛ بطوریکه سردار عرب ( سعید بن عاص ) از وحشت؛ نماز خوف خواند . پس از مدتها پایداری و مقاومت؛ سرانجام مردم گرگان امان خواستند و سعید ابن عاص به آنان « امان » داد و سوگند خورد « یک تن از مردم شهر را نخواهد کشت » مردم گرگان تسلیم شدند؛ اما سعید ابن عاص همه ی مردم را بقتل رسانید؛ بجز یک تن؛ و در توجیه پیمان شکنی خود گفت: « من قسم خورده بودم که یک تن از مردم شهر را نکشم! .. تعداد سپاهیان عرب در حمله به گرگان هشتاد هزار تن بود. (کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ۲۱۱۶ - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم ؛ صفحه ۱۷۸ )

پس از فتح" استخر" (سالهای 28-30 هجری) مردم آنجا سر به شورش برداشتند و حاکم عرب آنجا را کشتند. اعراب مسلمان مجبور شدند برای بار دوم" استخر" را محاصره کنند.مقاومت و پایداری ایرانیان آنچنان بود که فاتح "استخر" (عبدالله بن عامر) را سخت نگران و خشمگین کرد بطوریکه سوگند خورد که چندان بکشد از مردم " استخر" که خون براند. پس خون همگان مباح گردانید و چندان کشتند خون نمی رفت تا آب گرم به خون ریختندپس برفت و عده کشته شدگان که نام بردار بودند "چهل هزار کشته " بودند بیرون از مجهولان.(کتاب فارسنامه ابن بلخی صفحه 135-- کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه 163)


رامهرمز نیز پس از جنگی سخت به تصرف سپاهیان اسلام در آمد و فاتحان عرب؛ بسیاری از مردم را کشتند و زنان و کودکان فراوانی را برده ساختند و مال و متاع هنگفتی بچنگ آوردند.(کتاب الفتوح؛ صفحه 215) 


مردم کرمان نیز سالها در برابر اعراب مقاومت کردند تا سرانجام در زمان عثمان؛ حاکم کرمان با پرداخت دو میلیون درهم و دو هزار غلام بچه و کنیز؛ بعنوان خراج سالانه؛ با اعراب مهاجم صلح کردند.(کتاب تاریخ یعقوبی صفحه 62 -کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه 2116, 2118 - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه 178,179


جنایات اعراب تنها به این شهرها ختم نشده است و اینها تنها گوشه#ای از تاراج میهنمان به دست تازیان بود و آشکارا مقاومت ایرانیان در برابر آنان را ثابت می#کند.


در جنگ جلولا غنیمت بسیار به چنگ افتاد چندان غنیمت که پیش از این نیافته بودند و زنان و دختران بسیار به اسارت گرفتند چندان که عمر را از کثرت اسیران زن نگرانی در دل پدید آمد دینوری مینویسد که عمر مکرر می گفت از فرزندان این زنانی که در جلولا اسیر شده اند به خدا پناه میبرم.کشتگان جلولا را بالغ بر صد هزار نفر نوشته اند.
در کتاب دو قرن سکوت ص 71 و 72 به نقل از اخبار الطویل ص 123


در باب حضور امامان معصوم در این جنگ ها :


متاسفانه در تاریخ طبری آمده است که امام حسن و امام حسین در یک سری فتوحات مثل فتح گرگان (که اتفاقا با خونریزی بسیار زیاد هم همراه بوده) شرکت داشتن.


اما بقیه مورخ ها گفتن بعد از فوت پیغمبر (ص) حضرت علی و پسران بزرگوارش در هیچ کدام از فتوحات شرکت نداشتند.

که این قول سندیت بیشتری داره.....


در مورد حضرت علی و جنگ ایران هم باید گفت که خود حضرت شرکت نداشتند و فقط در مورد آخرین جنگ اعراب با ایران (یعنی جنگ نهاوند) عمر را مشاوره جنگی میدهد.

نتیجه اش هم این میشه که اعراب جنگ را با تلفات کمتری می برند.



۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۲۹
Matin Delove

استاسیس در سال 150 ( ه ق) در سیستان علیه منصور خلیفه عرب قیام کرد. او به خاطر دلیری وشجاعتش در میان مردم از محبوبیت خاصی بر خوردار بود.به همین روی طولی نکشید که استاسیس با حمایت حریش که تمام عمر خود را صرف جنگیدن با خلفای اعراب کرده بود توانست سیستان را فتح کند. بعد از فتح سیستان نامه ای برای منصور نوشت و از او خواست که تسلیم شود در غیره این صورت به بغداد ( پایتخت ایران) لشکر کشی خواهد کرد.

منصور بعد از خواندن نامه خشمگین شد و سپاهی عازم سیستان کرد تا استاسیس را به بند کشد ولی با کمال ناباوری سپاهش با شکست روبرو شد. استاسیس با پشتوانه سپاهی 300 هزارنفره هرات و بادغیس و بعد خراسان را تصرف کرد. وی 300هزار جنگ جو در فرمان داشت وچون بر خراسان دست یافت بسوی مرو رود تاخت. اجثم مرورودی برای مقابله با او شتافت و پس از نبردی سخت همراه بسیاری از یارانش کشته شد از ان میان معاذ بن مسلم معاذ. جبرئیل بن یحیی. حماد بن عمرو. ابوالنجم سیستانی وداوود بن کراز فرار را برقرار ترجیح دادند .
....ادامه مطلب را از دست ندهید....


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۱۰
Matin Delove


.....امیدوارم دوست داشته باشین.....



دانلود آهنگ جدید و بسیار زیبای جمشید مشایخی و دانیال دادور به نام کوروش بزرگ با بالاترین کیفیت :

MP3 – 320

Jamshid Mashayekhi Ft Danial Dadvar – Kouroshe Bozorg

MP3 – 128

Jamshid Mashayekhi Ft Danial Dadvar – Kouroshe Bozorg

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۰۹
Matin Delove

بر پایه گفتهٔ پلوتارک « سورنا در دلیری و توانایی پیشروترین پارتی ایرانی دوران خود بود. » و در جای دیگر گفته‌است : «سورنا بلندقدترین و خوش چهره ترین مرد زمان خود بود.»

سورنا سردار پارتی معاصر اشک سیزدهم، ارد اول (قرن اول ق م.) وی از نظر نژاد و ثروت و شهرت پس از شاه رتبهٔ اول را داشت و به سبب نجابت خانوادگی در روز تاجگذاری پادشاه حق داشت که کمربند شاهی را بکمر بندد. سورنا ارد را به تخت نشانید و شهر سلوکیه را متصرف شد و اول کسی بود که بر دیوار شهر مذکور بر آمد و با دست خود اشخاصی را که مقاومت می‌کردند بزیر افکند. وی در این هنگام بیش از ۳۰ سال نداشت، بااین وجود به احتیاط و خردمندی شهره بود و بر اثر این صفات کراسوس سردار رومی را مغلوب کرد، چه نخست جسارت و تکبر کراسوس و یأسی که بر اثر بدبختیها سورنا را دست داده بود، به آسانی وی را در دامهایی افکند که سورنا برایش گسترده بود. با وجود این ارد بجای اینکه سورنا را پاداش نیک دهد، بر او رشک برد و نابودش کرد.

سورنا (سورن پهلو) یکی از سرداران بزرگ و نامدار تاریخ در زمان اشکانیان است که سپاه ایران را در نخستین جنگ با رومیان فرماندهی کرد و رومی‌ها را که تا آن زمان در همه جا پیروز بودند، برای اولین بار با شکستگی سخت و تاریخی روبرو ساخت.

....ادامه مطلب را از دست ندهید....(+عکس)

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۵۵
Matin Delove