چون بسی ابلیس آدم روی است است
پس به هر دستی نشاید داد دست
قصه ها و افسانه ها و باورهای خرافی سینه به سینه از دوران غارنشینی به داستان های آفرینش رسیده و اهریمن زادگان در برابر فرشتگان و آفریده های خداوند صف آرایی کردند. گروهی از موجودات شرور هم که توان نبرد روردررو را نداشتند در تاریکی و سیاهی در کمین انسان نشستند. برای آشنایی بهتر با این موجودات، تعدادی از آنها را دسته بندی های مکانی کرده ایم.
هیولاهای گیلان
شبح جنگل
یه چوم یه لنگ
این موجود افسانه ای به باور خرافی عده ای بسیار قوی و نیرومند است با هیکلی درشت و بی قوراه، با یک چشم بزرگ و نورانی در وسط پیشانی. این موجود یک پای بسیار بزرگ دارد و جای پای او به گفته کسانی که ادعای دیدن آن را دارند، به اندازه یک سینی بزرگ مسی است. این موجود عحیب در اعماق جنگل و جاهای بسیار دورافتاده و ترسناک زندگی می کند. ادعا می کنند این موجود قبل از حمله به قربانی هایش که معمولا تنها هستند، آنها را با نام و نشان صدا می زند. اینکه این هیولا نام انسان ها را از کجا می داند، معلوم نیست.
....ادامه مطلب را از دست ندهید....
قصه ها و افسانه ها و باورهای خرافی سینه به سینه از دوران غارنشینی به داستان های آفرینش رسیده و اهریمن زادگان در برابر فرشتگان و آفریده های خداوند صف آرایی کردند.
هیولاهای بختیاری
• الازنگی
در باورهای خرافی منطقه بختیاری و لرستان موجودی افسانه ای به نام «الازنگی» وجوددارد. الازنگی یک غول آدمخوار است که قدرت تغییر چهره دارد ودر کوهستان ها با فریب و حیله مردم را گول زده با خود به غارش می برد و آنان را می خورد. در گذشته به کسانی که تنها به کوهستان می رفتند، هشدار داده می شد تا مواظب این غول باشند و گول افراد ناشناس را نخورند. درباره این موجود افسانه ای قصه جالبی وجود دارد.
در قصه آمده که روزی هفت دختر به دلیل فقر خانواده شان در کوهستان رها می شوند تا آنکه الازنگی در شکل پیرمردی مهربان نزد آنان رفته، فریب شان داده و آنها را به غار خود می برد. یکی از این دختران به نام «تمتی» متوجه می شود که اگر به خواب برود توسط دیو خورده خواهدشد. پس با بریدن دست خود پاشیدن نمک بر آن بیدار مانده و با حیله و نیرنگ بالاخره دیو را فریب داده با تهیه وسایل فرار، خواهران خود را نجات داده و می گریزند. دیو که متوجه حیله تمتی می شود، آنان را تعقیب می کند، اما با زرنگی و حیله دختر، در رودخانه افتاده و هلاک می شود.
• تپ تپو
سعلوه
.....ادامه مطلب را از دست ندهید....
اشاره:
روزی که شیطان تلفنی تماس گرفت و بی مقدمه گفت: "حاضرم رؤیای تو را تبدیل به واقعیت کنم"، به ناگاه شوکه شدم! باورم نمی شد! تنم خیس عرق شده بود! وحشت و ترس سرا پای وجودم را فرا گرفته بود! به هر زحمتی که بود خودم را جمع کردم و بالاخره قراری برای مصاحبه گذاشتم.
جناب شیطان با دو ساعت تاخیر حاضر شد. وقتی هم که رسید عذرخواهی کرد و گفت:
مأموریت خطیری پیش اومد که از دوستان ساخته نبود و می بایست خودم انجام می دادم.
پیش از انجام مصاحبه گفتم:
با چه تضمینی باور کنم که در جریان مصاحبه بر مبنای صداقت در گفتار سخن خواهی گفت؟
خندید و گفت: دلیلی ندارد دروغ بگویم. چون من به حربه ای مجهزم که اگر پرده از تمام اسرار من برداشته شود باز هم می توانم به خواسته های خود دست یابم.
گفتم: چه حربه ای؟
جواب داد: غفلت؛ انسانها را به خواب نوشین غفلت می برم و آن وقت نقشه هایم را عملی می کنم.
عبدالله: خودتان را معرفی کنید.
شیطان: فردی هستم از طایفه جن. مسمی به اسم خاص "ابلیس" و مشهور به اسم عام "شیطان"؛ البته اسامی و اوصاف دیگری هم دارم که چندان معروف نیستند نظیر وسواس، خنّاس، عزازیل، عفریت، شیصبان، حارث، مارد، غوی، رجیم، ابو مره، ابولبین، مذموم، مرید و…(1)
عبدالله: پیشه و شغل شما چیست؟
شیطان: مشاغل فراوانی دارم؛ گاهی مسافر کشم؛ سر دو راهی حق و باطل می ایستم و مسافران را در جاده گمراهی در بست به سفر جهنم می برم. گاهی کشاورزم و بذر کینه و نفاق را در زمین دلها می افشانم. گاهی نقاشم؛ رنگ بطلان به چهره حقیقت می زنم و جامه کژی برقامت راستی می پوشانم. گاهی هم خلبانم؛ با بالهای وسوسه و القاء آنقدر بر فراز قلب آدمی چرخ می زنم تا باند مناسب برای فرود بیابم.(2)
عبدالله: دشمنی دیرینه ات با آدمی زاد از کجا سرچشمه می گیرد؟
شیطان: ماجرا از آن روزی شروع شد که صحنه آرای خلقت، دست به کار آفرینش آدم شد.(3) ملائک نه از روی اعتراض که از روی کنجکاوی گفتند: این موجود خاکی که می آفرینی بر روی زمین فسادها خواهد انگیخت و خونهای بسیارخواهد ریخت.اگر قصد تو طاعت بردن است که ما در فرمانبری مطاعیم. واگر مقصود تو تسبیح و تقدیس است که ما پیوسته در این کاریم.(4)
با ما بگوحکمت این کار در چیست؟ او در جواب فرمود:
در این کار رازهاییست سر به مهر؛ من آنچه را که در خشت خام می بینم شما در آینه هم نخواهید دید.(5)
اینچنین بود که خالق به واسطه این مخلوق نوپای دو پا به خود بالید و بر ما فخر فروخت؛ آنگاه فرمانمان داد که: "در مقابل این مخلوق خاکی به خاک سجده فرو افتید!"
تمامی فرشتگان بی درنگ برآدم سجده بردند.
این فرمان اما بر من بسیار گران آمد؛ چه آنکه من سوابقی درخشان داشتم، تنها 6000هزار سال(6)(با حساب شما البته صد و نه میلیارد و پانصد میلیون سال دنیا(7))، خالصانه خدای را در آسمانها دوشادوش فرشتگان پرستیده بودم، آنقدر مستغرق در عبادت بودم که فرشتگان گمان می کردند که من نیز چون آنها فرشته ام، من نتوانستم بار این خفت را به دوش کشم. هر چه باشد آفرینش من از آتش بود وخلقت او از خاک، برتری من بر او چون آفتاب روز، روشن بود، من کجا می توانستم بر انسانی خاکزاد سجده برم.
آری، آن روز گستاخانه در برابر خالق ایستادم و متکبرانه از این فرمان سر باز زدم.
این شد که از درگاه ربوبی اش رانده شدم. از آن زمان به بعد کینه آدم را سخت به دل گرفتم و هر روز آتش این کینه در دلم شعله ورتر می شود.
عبدالله: این عبادتهای خالصانه که گفتی چگونه ترا از این تکبرورزی بازنداشت؟
شیطان: من به زعم خود از روی خلوص خدای را می پرستیدم حال اینکه از ابتدا شائبه شرک و نفاق در خداپرستی ام راه داشت و این امتحان، شرک و نفاقم را آفتابی کرد.
.....ادامه مطلب را از دست ندهید....
بر اساس گزارش های نیمه رسمی نزدیک 70 فرقه شیطان پرستی در کشور فعال هستند که به صورن برنامه ریزی شده و هدفمند در حال جذب نیرو هستند.
در همین حال آشنایی با ظاهر این افراد در داخل کشور و مفهوم پوشش و علائم آنها می تواند در شناسایی و برخورد با آنها موثر باشد.
ذکر این نکته ضروری است که بسیاری از جوانان از روی ناآگاهی از این پوشش وعلائم استفاده می کنند که بیان این گونه مطالب ضمن اینکه می تواند برای آنها روشنگر باشد، نباید باعث سوء ظن نادرست به جوانان شود.
انگشترهای خاص تیغ دار، دستبندهای عجیب، گردنبندهای اسکلتی با موهای بلند یا سر طاس، نشانههای ویژه گروههای همسو با شیطان پرستی است که حضور افرادی با چنین ظاهری هر چند انگشت شمار اما هشدار دهنده است.
از دیگر نشانه های این افراد مدل موهای عجیب و غریب شان است اکثرا ابروهایشان را می تراشند یا به سمت بالا طراحی می کنند، رنگ آرایششان اغلب مشکی، بنفش و قرمز تند است، پوست بدنشان را با اشکالی مانند جمجمه، صورتکهای شیطانی و سمبلها خالکوبی میکنند، لباسهایشان از جنس جیر و چرم و اکثرا به رنگ مشکی و قرمز میباشد، چکمههای چرمی ساق بلند که اغلب با فلز تزئین شده است میپوشند. افراد وابسته به این فرقه مانند فراماسونها از برخی علائم و نمادهای رفتاری نیز برای ابراز همراهی با این فرقه استفاده میکنند. یکی از این علائم دست شیطان (یا کرنوتی در ایتالیایی) به معنی حکومت شیطان است. این علامت جهانی از سوی سیاستمداران، افراد مشهور و گروههای «هوی متال»، برایاظهار وفاداری به نیروهای شیطانی به کار میرود و علامت بصری به معنای «سلام شیطان» است.
اما نکته مهمتر تحلیل علائم و نمادهای فرقه های شیطانپرستی است.
شیطانپرستان دارای سمبلها و نشانههایی هستند که حتما همه ما بعضی از آنها را بروی تیشرتها، زیورآلات و بدلیجات، کمربند، دستبند، بازوبند، کلاه و… دیده ایم. بد نیست تا معانی برخی از این علائم را بدانیم:
....علائم و معرفی آنان به همراه عکس ها در ادامه مطلب.....