"قلعه حقیقت"

من یک آریایی مسلمانم

"قلعه حقیقت"

من یک آریایی مسلمانم

آریایی بودن، ایرانی بودن، وطن پرستی، هیچ کدام معنی اسلام ستیزی را نمی دهد.

طبقه بندی موضوعی

۵۲ مطلب با موضوع «بزرگان» ثبت شده است

امام حسین (ع) چنانچه در کلام ایشان به صراحت ذکر شده است حاضر به بیعت با یزید نبودند و این امر را تا آخرین مرحله زندگی خود با خواندن رجز معروف خود اثبات کردند. عدم بیعت امام با حکومت یزید بن معاویه بر چند اساس استوار است:

الف) حکومت یزید هیچ مشروعیت دینی و سیاسی نداشت و بر پایه زور، زر و تزویر توسط معاویه بنا نهاده شده بود.

ب) از لحاظ مقام معنوی و اجتماعی بین امام حسین (ع) و یزید فاصله ای بسیار زیاد بود.

ج) بیعت امام (ع) با یزید تایید بر حاکمیت نظام سلطنتی در اسلام بود.

د) در زمانی که یزید به خلافت رسید با اعلام آمادگی مردم عراق، بستر مناسبی برای قیام مسلحانه مهیا شد که این بستر در دوران های قبل وجود نداشت.

ه) نکته اصلی و پایانی که باید به آن اشاره کرد این است که ماهیت صلح با بیعت متفاوت است. بیعتی که یزید به دنبال آن بود با صلحی که معاویه با امام حسن (ع) انجام داد فرق دارد پس باید بین صلح و بیعت فرق قائل شویم .

پس این امر که بگوییم امکان داشت حضرت با یزید بیعت کنند امری محال و به دور از باور است.

امام حسین (ع) اهل سازش با یزید نبودند و یزید هم کسی نبود که امام را رها کند پس درگیری و جنگ بین آنها حتما پیش می آمد

حکومت بنی امیه به سرکردگی یزید به صراحت حکم قتل آن حضرت را صادر کرد تا جایی که یزید تنها چند روز پس از رسیدن به خلافت طی نامه ای به حاکم مدینه دستور به گرفتن بیعت از امام حسین (ع) یا کشتن ایشان را صادر کرد. امور متعددی بر این تصمیم سریع یزید تاثیرگذار است که از آن جمله می توان به این نکات اشاره کرد:

امام حسین (ع) اهل سازش با یزید نبودند و یزید هم کسی نبود که امام را رها کند پس درگیری و جنگ بین آنها حتما پیش می آمد و در اصل امام راهی جز جنگ نداشتند. پس باید مکانی را در نظر می گرفتند که حداکثر خواسته های ایشان را تامین کند.

با این رویکرد و سابقه ی یزید می توان چنین نتیجه گرفت که یزید هم کسی نبود که کوتاه آمده و دست از قتل امام حسین (ع) بردارد. علاوه بر این بعد از قیام و شهادت امام حسین (ع)، حکومت یزید ثابت کرد که مرد میدان قتل، کشتار و آفریدن فجایع است و هرگونه حرکتی که برخلاف نظرش باشد را به شدت سرکوب می کند که نمونه ی آن جنگ با مردم مدینه و مکه است.

چنانچه گفتیم راهی جز جنگ برای امام (ع) باقی نماند پس ایشان شخصا یا بواسطه پیک احوال سایر بلاد اسلامی را جویا شدند. شهرهای مهم و استراتژیک آن زمان مدینه، مکه، بصره، کوفه، شام و شهرهای حاشیه ایی مثل یمن بود.

در مورد شهر مدینه باید گفت: اولا مدینه محل استقرار امام (ع) بود و ایشان از باطن و خصوصیات افراد آن خبر داشتند، تا جاییکه امام سجاد (ع) در مورد این شهر و شهر مکه فرمودند در مکه و مدینه بیست نفر هم نیستند که ما را دوست بدارند .

...ادامه مطلب را از دست ندهید...

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۵ ، ۱۸:۲۴
Matin Delove

این مطلب فوق العاده را از دست ندهید....


امام حسین (ع) در شب عاشورا و صبح آن تدابیری اندیشیدند که مانع از محاصره لشکر عمر سعد شدند. این تاکتیک جنگی امام حسین (ع) باعث شد لشکر عمرسعد تلفات بسیاری دهد.


امام حسین (ع)، در آغاز ورود به کربلا، نقطه اى را براى بر پا کردن خیمه ها در نظر گرفت که در صورت وقوع درگیرى با دشمن، از دو ویژگى برخوردار باشد:

۱. دشمن، از یک سو بیشتر نتواند به آنها حمله کند؛

۲. زنان و کودکان، امنیت بیشترى داشته باشند.

از این رو، امام (ع) دستور داد خیمه ها را در منطقه اى زدند که پشتِ آن، نیزار بود، به گونه اى که دشمن نمى توانست از پشت به سپاه امام (ع)، حمله کند. در گزارش طبرى، چنین آمده است:

حسین (ع)، راه افتاد و طلیعه سپاه عبید اللّه، با او برخورد کردند. وقتى چنین دید، راهش را به سوى کربلا، کج کرد و براى این که تنها از یک جانب بجنگد، نیزار و گیاهان تازه را در سمت پشتِ سر قرار داد و خیمه هایش را بر پا کرد.

 

 

 

و در گزارش ابن اعثم، مى خوانیم:

یاران حسین (ع)، فرود آمدند و بارها را در حوالى فرات، مستقر کردند و خیمه ها را براى خانواده حسین (ع) و فرزندانش، بر پا نمودند و خویشاوندانش، خیمه هایشان را در اطراف خیمه او بر پا کردند.

افزون بر این، پشت خیمه ها و یا پشت نیزارى که خیمه ها جلوى آن بود، گودالى شبیه به جوى آب قرار داشت که به گزارش طبرى، امام (ع) در ساعتى از شب عاشورا، دستور داد تا آن را کَندند و چیزى شبیه به خندق، درست کردند و در آن، هیزم و نِى ریختند تا هنگام حمله دشمن، آن را آتش بزنند و مانعى دیگر براى حمله از پشتِ سر ایجاد نمایند. در این گزارش، آمده است:

امام حسین (ع)، صبحگاه عاشورا، دستور داد تا هیزم و نِى آوردند و پشتِ خانه ها، آتش برافروختند تا مبادا دشمن، از پشتْ حمله کند. همچنین به دستور حسین (ع)، به جایى در پشتِ جایگاهشان که همانند نهر آب، گود بود، نِى و هیزم آوردند و آن را در ساعاتى از شب کَنْدند و به صورت خندق، در آوردند و نِى ها و هیزم ها را در آن ریختند و گفتند: هر گاه بر ما تاختند و قصد جنگ با ما را داشتند، این جا را آتش مى زنیم تا از پشتِ سر، حمله نکنند و تنها از یک سو با ما رو به رو شوند. این کار، برایشانْ سودمند افتاد.

اقدام دیگرى که براى پیشگیرى از حمله دشمن از پشت سر، به دستور امام (ع) در شب عاشورا انجام شد، این بود که یاران امام (ع)، خیمه هاى خود را در کنار هم قرار دادند و با طناب، آنها را از سه طرف به هم متصّل کردند و فقط یک راه از رو به رو براى برخورد با دشمن، باقى گذاشتند.


......ادامه مطلب را از دست ندهید.....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۵ ، ۱۴:۱۸
Matin Delove


شدیدا موافقم....

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۲۲:۱۴
Matin Delove

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۷:۳۷
Matin Delove

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۳:۲۷
Matin Delove

روزی ابلیس بر حضرت عیسی مسیح ظاهر شد ، و به او گفت : 

مگر تو نمی گویی هیچ چیزی به انسان نمی رسد مگر اینکه خداوند آن را برایش مقدر کرده باشد.

عیسی پاسخ داد : آری این چنین است.

ابلیس : پس بیا خودت را از بالای این کوه به پاییین پرت کن . اگر برای تو سلامتی مقدر شده باشد 

سالم خواهی ماند ، و اگر سلامتی مقدر نشده باشد که.....

عیسی : ای ملعون ، خداوند بندگانش را امتحان می کند ، نه بنده خدایش را....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۵ ، ۲۰:۳۷
Matin Delove


وقتی دیدید 

سایه آدم های کوچک 

دارد بزرگ میشود ،

بدانید که آفتاب سرزمینتان 

در حال غروب کردن است

......

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۵ ، ۱۵:۲۵
Matin Delove



امروز به میخانه ی مولا مستیم
در محضر اهل بیت عصمت هستیم

این عید غدیر است و بهار صلوات
کز بند غم و غصه و ماتم رستیم

*****


در عید غدیر شادی ام افزون است
اندوه و غم و غصه ز دل بیرون است

شکرانه ی این عید فرستم صلوات
این سینه ام از حب علی مشحون است


در ادامه مطلب یک شعر از قاسم صرافان درباره حضرت علی و عید غدیر هستش

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۳۴
Matin Delove

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۰۰
Matin Delove

  این قضیه برای سال 90 هستش اما منتشر کردم تا اگر مطلع نبودید آگاه شوید....


مجسمه آریوبرزن به پارک یا موزه منتقل می‌شود.

به گزارش انتخاب، ابراهیم عبدالی، رییس شورای شهر یاسوج، در گفت‌وگو با «تاریخ ایرانی»، با اعلام این خبر، تصمیم‌گیری درباره مجسمه آریوبرزن را تابع رای و نظر شورای تامین استان کهگیلویه و بویراحمد عنوان کرد و اظهار داشت: «به دستور سپاه پاسداران این مجسمه باید از میدان شهر حذف شود اما شورای شهر سعی دارد با توجه به مسائل قانونی و البته نظر مردم فکری برای این مجسمه بکند.»

عبدالی معتقد است: «این مجسمه برای شهر یاسوج به مساله‌ای امنیتی تبدیل شده است و به هیچ وجه تخریب نمی‌شود، به همین دلیل شورای شهر و شهردار یاسوج با همکاری دادستانی و شورای تامین استان تصمیم به جابجایی این مجسمه گرفته‌اند.»

او تاکید کرد: «انتقال این مجسمه به پارک یا موزه می‌تواند راه حلی مناسب برای جلب نظر مردم و قانون باشد.»

مجسمه آریوبرزن پنج ماه پیش توسط شهرداری یاسوج و بدون اخذ مصوبه شورای شهر در میدانی با همین نام که سه سال پیش نامگذاری شده بود، نصب شد. اما فرمانده سپاه فتح کهگیلویه و بویراحمد، روز دوم تیر از وضعیت قرارگرفتن این مجسمه انتقاد کرد و گفت: «امروز دم اسب آریوبرزن را مشرف بر تمثال مبارک شهیدان کرده‌اند که ضروری است دادستان کهگیلویه و بویراحمد دستور تخریب آن را بدهد.»

اعضای شورای شهر یاسوج مخالف جابجایی یا حذف مجسمه آریوبرزن هستند، اما دادستان یاسوج معتقد است که این مجسمه باید به مکان دیگری منتقل شود. انتقال این مجسمه به موزه و یا یکی از پارک‌های شهر یاسوج پیشنهاد دادستان این شهر بود. به گفته سیدمحمد موسوی‌پور، دادستان یاسوج، قرار بود میدان کنونی که مجسمه آریوبرزن در آن نصب شده، به نام میدان سوم خرداد و آزاد‌سازی خرمشهر نامگذاری شود اما نصب این مجسمه موجب بروز برخی اختلافات و اظهارنظر‌ها شده است. وی افزود:« سپاه و نیروهای ارزشی گفتند سزاوار است که به جای تندیس آریوبرزن که نماد عصر اشکانیان (آقایون نمی دونن که ای سردار ایرانی برای دوره هخامنشیان هستش مربوط به زمان حمله اسکندر مقدونی به ایران که چه رشادت هایی کرد این سردار ایرانی ،،، اما حیف ....) است از نمادهای اسلامی و ارزشی استفاده شود. البته درخواست سپاه مبنی بر برداشتن این مجسمه بوده، نه تخریب آن.»



وقتی با دست خودمان تاریخ و عظمت گذشته امان را میکوبیم ! از بیگانه چه توقعی میتوان داشت ؟!
بسیاری از کشورها از هیچ برای خود همه چیز میسازند و ما همه چیز را هیچ میکنیم !
به خدا میتوان هم دین را داشت و هم ملیت را انکار و نفی هر کدام باعث دلسردی و شکست میگردد! ازما گفتن !!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۲۵
Matin Delove