......مبهوت عظمتش هستن
خب
حق هم دارن.....
......مبهوت عظمتش هستن
خب
حق هم دارن.....
....برای خود من که خیلی جالب بود
برای پی بردن به عمق هنر ریشها را نگاه کنید
و
تطبیقش دهید با نگاره های تخت جمشید
چقدر زیبا و ماهرانه تراشیده شده است
دست مریزاد....
........
.....کاملا مطمئن نیستم اما فکر میکنم به خاطر اختراع چاپار خانه
توسط داریوش بزرگه که این سردیس رو در اداره پست نصب کردن.....
..........
......از دوستان میخوام اگه اطلاع کاملتری دارن
ما را هم مطلع سازند.....
.......
و
در آخر
ما هم تو کشورمون میتونیم داشته باشیم
اگه
بخواهیم...
!!!!..................!!!!
یه مطلبی هست که خواستم بدونید
متاسفانه نظرات و واکنش ها بعد از مطالب امروز کمی شدید و دور از انتظار بود
همه ی ما ایرانی و مسلمان هستیم
ایرانی بودنمان دلیل نمی شود که اسلام را رها کنیم
و
مسلمان بودنمان دلیل نمی شود تاریخ مملکت خود را فراموش کنیم
من در این تارنگار هم از تاریخ ایران مطلب گذاشتم هم از اسلام
می دونم ما هم رو دینمون تعصب داریم هم روی کشورمون
اما من هیچ توهینی به این دو مقدس نکردم
فقط ممکنه بعضی از مطالب مثل پست های جلوتر که هم تاریخ ایران رو درگیر میکنه
هم تاریخ اسلام رو کمی شبهه برانگیز باشه
با وجود همه اینها من فقط اطلاع رسانی کردم
و
قصدی برای تخریب هیچ کدام ندارم.
و من الله توفیق
بر اساس گزارش های نیمه رسمی نزدیک 70 فرقه شیطان پرستی در کشور فعال هستند که به صورن برنامه ریزی شده و هدفمند در حال جذب نیرو هستند.
در همین حال آشنایی با ظاهر این افراد در داخل کشور و مفهوم پوشش و علائم آنها می تواند در شناسایی و برخورد با آنها موثر باشد.
ذکر این نکته ضروری است که بسیاری از جوانان از روی ناآگاهی از این پوشش وعلائم استفاده می کنند که بیان این گونه مطالب ضمن اینکه می تواند برای آنها روشنگر باشد، نباید باعث سوء ظن نادرست به جوانان شود.
انگشترهای خاص تیغ دار، دستبندهای عجیب، گردنبندهای اسکلتی با موهای بلند یا سر طاس، نشانههای ویژه گروههای همسو با شیطان پرستی است که حضور افرادی با چنین ظاهری هر چند انگشت شمار اما هشدار دهنده است.
از دیگر نشانه های این افراد مدل موهای عجیب و غریب شان است اکثرا ابروهایشان را می تراشند یا به سمت بالا طراحی می کنند، رنگ آرایششان اغلب مشکی، بنفش و قرمز تند است، پوست بدنشان را با اشکالی مانند جمجمه، صورتکهای شیطانی و سمبلها خالکوبی میکنند، لباسهایشان از جنس جیر و چرم و اکثرا به رنگ مشکی و قرمز میباشد، چکمههای چرمی ساق بلند که اغلب با فلز تزئین شده است میپوشند. افراد وابسته به این فرقه مانند فراماسونها از برخی علائم و نمادهای رفتاری نیز برای ابراز همراهی با این فرقه استفاده میکنند. یکی از این علائم دست شیطان (یا کرنوتی در ایتالیایی) به معنی حکومت شیطان است. این علامت جهانی از سوی سیاستمداران، افراد مشهور و گروههای «هوی متال»، برایاظهار وفاداری به نیروهای شیطانی به کار میرود و علامت بصری به معنای «سلام شیطان» است.
اما نکته مهمتر تحلیل علائم و نمادهای فرقه های شیطانپرستی است.
شیطانپرستان دارای سمبلها و نشانههایی هستند که حتما همه ما بعضی از آنها را بروی تیشرتها، زیورآلات و بدلیجات، کمربند، دستبند، بازوبند، کلاه و… دیده ایم. بد نیست تا معانی برخی از این علائم را بدانیم:
....علائم و معرفی آنان به همراه عکس ها در ادامه مطلب.....
درود بر دوستان گرامی
میخوام در چهارچوب قوانین تاریخی و منطقی رو راه بندازیم ، دررابطه با تصویر زیر و حمله اعراب به ایرانیان لطفا تبادل نظر کنید و بحث کنیم.
بخشی از نوشته های کتاب معتبر استاد زرین کوب رو برای شما قرار میدم:
اعراب (تازیان) با ایران و ایرانی چه کردند ؟؟؟
--
در سال ۶۳۶ میلادی اعراب مسلمان... به ایران حمله کردند.
-
متاسفانه عده ای نیز بر این گمان هستند که ایرانیان با آغوش باز به استقبال اعراب شتافتند!!! به همین دلیل بر آن شدم که به بخشی از آن اشاره کنم .
--
عبدالحسین زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت می نویسد: فاتحان، گریختکان را پی گرفتند؛ کشتار بیشمار و تاراج گیری باندازه ای بود که تنها سیصد هزار زن و دختر به بند کشیده شدند.شست هزار تن از آنان به همراه نهصد بار شتری زر و سیم بابت خمس به دارالخلافه فرستاده شدند و در بازارهای برده فروشی اسلامی به فروش رسیدند ؛ با زنان در بند به نوبت همخوابه شدند و فرزندان پدر ناشناخته ی بسیار بر جای نهادند
----
پس از تسلط اعراب
در حمله به سیستان؛ مردم مقاومت بسیار و اعراب مسلمان خشونت بسیار کردند بطوریکه ربیع ابن زیاد ( سردار عرب ) برای ارعاب مردم و کاستن از شور مقاومت آنان دستور داد تا صدری بساختند از آن کشتگان ( یعنی اجساد کشته شدگان جنگ را روی هم انباشتند ) و هم از آن کشتگان تکیه گاهها ساختند؛ و ربیع ابن زیاد بر شد و بر آن نشست و قرار شد که هر سال از سیستان هزار هزار ( یک میلیون ) درهم به امیر المومنین (یعنی عمر ملعون) دهند با هزار غلام بچه و کنیز. ( کتاب تاریخ سیستان صفحه۳۷، ۸۰ - کتاب تاریخ کامل جلد1 صفحه ۳۰۷)
در حمله اعراب به ری مردم شهر پایداری و مقاومت بسیار کردند ؛ بطوریکه مغیره ( سردار عرب ) در این جنگ چشمش را از دست داد . مردم جنگیدند و پایمردی کردند... و چندان از آنها کشته شدند که کشتگان را با نی شماره کردند و غنیمتی که خدا از ری نصیب مسلمانان کرد همانند غنائم مدائن بود .( کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه ۱۹۷۵)
در حمله به شاپور نیز مردم پایداری و مقاومت بسیار کردند بگونه ای که عبیدا ( سردار عرب ) بسختی مجروح شد آنچنانکه بهنگام مرگ وصیت کرد تا به خونخواهی او؛ مردم شاپور را قتل عام کنند؛ سپاهیان عرب نیز چنان کردند و بسیاری از مردم شهر را بکشتند. (کتاب فارسنامه ابن بلخی؛ صفحه 116 -کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه 2011)
در حمله به الیس؛ جنگی سخت بین سپاهیان عرب و ایران در کنار رودی که بسبب همین جنگ بعد ها به « رود خون » معروف گردید در گرفت. در برابر مقاومت و پایداری سرسختانه ی ایرانیان؛ خالد ابن ولید نذر کرد که اگر بر ایرانیان پیروز گردید « چندان از آنها بکشم که خون هاشان را در رودشان روان کنم » و چون پارسیان مغلوب شدند؛ بدستور خالد « گروه گروه از آنها را که به اسارت گرفته بودند؛ می آوردند و در رود گردن می زدند » مغیره گوید که « بر رود؛ آسیاب ها بود و سه روز پیاپی با آب خون آلود؛ قوت سپاه را که هیجده هزار کس یا بیشتر بودند؛ آرد کردند ... کشتگان ( پارسیان ) در الیس هفتاد هزار تن بود.( کتاب تاریخ طبری؛ جلد چهارم؛ صفحه ۱۴۹۱- کتاب تاریخ ده هزار ساله ایران؛ جلد دوم برگ 123)
در شوشتر؛ مردم وقتی از تهاجم قریب الوقوع اعراب با خبر شدند ؛ خارهای سه پهلوی آهنین بسیار ساختند و در صحرا پاشیدند. چون قشون اسلام به آن حوالی رسیدند ؛ خارها به دست و پای ایشان بنشست ؛ و مدتی در آنجا توقف کردند. پس از تصرف شوشتر ؛ لشکر اعراب در شهر به قتل و غارت پرداختند و آنانی را که از پذیرفتن اسلام خود داری کرده بودند گردن زدند. (کتاب الفتوح صفحه ۲۲۳ – کتاب تذکره شوشتر؛ صفحه۱۶ )
در چالوس رویان؛ عبدالله ابن حازم مامور خلیفه ی اسلام به بهانه (دادرسی ) و رسیدگی به شکایات مردم؛ دستور داد تا آنان را در مکان های متعددی جمع کردند و سپس مردم را یک یک به حضور طلبیدند و مخفیانه گردن زدند بطوریکه در پایان آنروز هیچ کس زنده نماند ... و دیه ی چالوس را آنچنان خراب کردند که تا سالها آباد نشد و املاک مردم را بزور می بردند. (کتاب تاریخ طبرستان صفحه ۱۸۳ - کتاب تاریخ رویان؛ صفحه ۶۹ )
در حمله به سرخس؛ اعراب مسلمان «همه ی مردم شهر را بجز یک صد نفر ؛ کشتند . (کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم؛ صفحه 208و 303)
در حمله به نیشابور؛ مردم امان خواستند که موافقت شد؛ اما مسلمانان چون از اهل شهر کینه داشتند؛ به قتل و غارت مردم پرداختند؛ بطوریکه « آنروز از وقت صبح تا نماز شام می کشتند و غارت می کردند. (کتاب الفتوح؛ صفحه 282
در حمله ی اعراب به گرگان؛ مردم با سپاهیان اسلام به سختی جنگیدند؛ بطوریکه سردار عرب ( سعید بن عاص ) از وحشت؛ نماز خوف خواند . پس از مدتها پایداری و مقاومت؛ سرانجام مردم گرگان امان خواستند و سعید ابن عاص به آنان « امان » داد و سوگند خورد « یک تن از مردم شهر را نخواهد کشت » مردم گرگان تسلیم شدند؛ اما سعید ابن عاص همه ی مردم را بقتل رسانید؛ بجز یک تن؛ و در توجیه پیمان شکنی خود گفت: « من قسم خورده بودم که یک تن از مردم شهر را نکشم! .. تعداد سپاهیان عرب در حمله به گرگان هشتاد هزار تن بود. (کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ۲۱۱۶ - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم ؛ صفحه ۱۷۸ )
پس از فتح" استخر" (سالهای 28-30 هجری) مردم آنجا سر به شورش برداشتند و حاکم عرب آنجا را کشتند. اعراب مسلمان مجبور شدند برای بار دوم" استخر" را محاصره کنند.مقاومت و پایداری ایرانیان آنچنان بود که فاتح "استخر" (عبدالله بن عامر) را سخت نگران و خشمگین کرد بطوریکه سوگند خورد که چندان بکشد از مردم " استخر" که خون براند. پس خون همگان مباح گردانید و چندان کشتند خون نمی رفت تا آب گرم به خون ریختندپس برفت و عده کشته شدگان که نام بردار بودند "چهل هزار کشته " بودند بیرون از مجهولان.(کتاب فارسنامه ابن بلخی صفحه 135-- کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه 163)
رامهرمز نیز پس از جنگی سخت به تصرف سپاهیان اسلام در آمد و فاتحان عرب؛ بسیاری از مردم را کشتند و زنان و کودکان فراوانی را برده ساختند و مال و متاع هنگفتی بچنگ آوردند.(کتاب الفتوح؛ صفحه 215)
مردم کرمان نیز سالها در برابر اعراب مقاومت کردند تا سرانجام در زمان عثمان؛ حاکم کرمان با پرداخت دو میلیون درهم و دو هزار غلام بچه و کنیز؛ بعنوان خراج سالانه؛ با اعراب مهاجم صلح کردند.(کتاب تاریخ یعقوبی صفحه 62 -کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه 2116, 2118 - کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم صفحه 178,179
جنایات اعراب تنها به این شهرها ختم نشده است و اینها تنها گوشه#ای از تاراج میهنمان به دست تازیان بود و آشکارا مقاومت ایرانیان در برابر آنان را ثابت می#کند.
در باب حضور امامان معصوم در این جنگ ها :
متاسفانه در تاریخ طبری آمده است که امام حسن و امام حسین در یک سری فتوحات مثل فتح گرگان (که اتفاقا با خونریزی بسیار زیاد هم همراه بوده) شرکت داشتن.
اما بقیه مورخ ها گفتن بعد از فوت پیغمبر (ص) حضرت علی و پسران بزرگوارش در هیچ کدام از فتوحات شرکت نداشتند.
که این قول سندیت بیشتری داره.....
در مورد حضرت علی و جنگ ایران هم باید گفت که خود حضرت شرکت نداشتند و فقط در مورد آخرین جنگ اعراب با ایران (یعنی جنگ نهاوند) عمر را مشاوره جنگی میدهد.
نتیجه اش هم این میشه که اعراب جنگ را با تلفات کمتری می برند.
متاسفانه همانطور که آگاهید کتیبه های پارسی از آرامگاه نظامی توسط دولت جمهوری آذربایجان حذف شده
گاهی وقت ها باید به وقاحت و بی شرمی بعضی از دولت ها افسوس خورد
دولتی که زمان پیدایش آن و عاملیت آن توسط شوروی بوده هم اکنون بر آن است تا تاریخ کشوری با تمدن هفت هزارساله را نادیده گرفته و به نام خود ثبت کرده و با پوسخندی مردم ایران را به تمسخر گرفته وبیان کند که :
گاهی بازدید کنندگان با دیدن شعرهای پارسی آرامگاه و موزه نظامی گنجوی گمان میکنند که نظامی گنجوی شاعری پارسیگوی بوده است!!!!!
بیشرمی تا چه حد؟
در حالیکه نظامی گنجوی حتی یک بیت به غیر زبان فارسی ندارد
in the name Allah
....قلعه حقیقت یک تار نماست....
....قلعه حقیقت ، مکانی است که غیر متعصبانه حرف دلمان را بزنیم....حرف حقیقت را....
....یعنی اون چیزی که به نظرمون راست میاد رو بگیم بدون ترس....اینجا یا قانع میشویم یا قانع.... ....میکنیم....
.....اظهار نظر و عقیده برای عموم آزاد است....هرکس با هر عقیده و شخصیتی....
....از دریافت نظر و ایده شما خوشحال میشویم....
اگر شما هم بنر می خواین به منو بالا صفحه مراجعه کنید....
......قلعه حقیقت را دنبال کنید.....
بسم الله الرّحمن الرّحیم وَ یَسئَلُونَکَ عَن ذِی القَرنِین…
در سوره ی «کهف»، آیه ی 83 بیان می شود که از پیامبر اسلام (ص) درباره ی شخصی به نام «ذوالقرنین» پرسیده شد.”و از تو (ای پیامبر) سوال از ذوالقرنین می کنند، پاسخ ده که من به زودی حکایتی از او بر شما خواهم خواند.”و این آیه مقدمه ای بود بر این که خداوند پاسخ را بدین گونه بدهد…
داستان ذوالقرنین، به نتیجه رسیدن، عکسی برای اثبات اشاره ی خداوند به کوروش در این آیات، چرا به کوروش نام ذوالقرنین داده شده در ادامه نوشتار
در این تصویر دوشاخ بر سر مجسمهٔ منسوب به کوروش بخوبی نمایان است.
همانطور که تصویر میبینید تصویر منسوب به کورش بزرگ دارای دو شاخ در بالای سر تصویر هست معنی ذوالقرین یعنی دارنده دو شاخ